حامیان ولایت __ خادمین امت آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ صفحات وبلاگ
نویسندگان پنج شنبه 92 اسفند 1 :: 12:57 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
فکر میکنم انتخابات اخیر در ایران، ایجاد وحدت و انسجام داخلی و همافزایی ارتباط مردم و دولت و توجه دقیق به اهداف و فرمایشات رهبری کمک شایانی به بسترسازیها میکند.
جوان پرس : جواد جهانگیرزاده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم ارومیه در گفتگو با مثلث به دستآوردهای نشست اقتصادی داووس برای اقتصاد ایران و آغاز فصل تازهای از مناسبات تجاری ایران و غرب پرداخته که در ادامه میخوانید.
آیا روزهای جدیدی در انتظار وضعیت اقتصادی ایران و تعاملات دوسویه تجاری و بازرگانی ایران و کشورهای مختلف آسیایی و اروپایی است؟ شما صحبتهای تیم ایرانی را در نشست اقتصادی داووس چگونه دیدید و چه تصوری از تبعات مثبت آن برای اقتصاد ایران دارید؟
برخی بحث از تاثیر چنین نشستهایی در تنظیم روابط اقتصادی ایران با کشورهای غربی میکنند، اما من معتقدم نشست داووس و سایر اجلاسهای اقتصادی جهانی که ایران نیز در آن حضور داشته یا خواهد داشت بهطور مستقیم در تغییر وضعیت اقتصادی ایران نقش نخواهد داشت و اگر تبعاتی نیز داشته باشد کاملا غیرمستقیم است. به این ترتیب که این نوع هماندیشیها و مباحث مطرح در آن شرایطی را فراهم خواهد ساخت تا سرمایهگذاران با وضعیت اقتصادی ایران بیشتر آشنا شوند. نوع اظهاراتی که شخص آقای رئیسجمهور در اجلاس داووس داشت بخشی متاثر از واقعیتها بود و بخشی نیز بهواسطه تشریح وضعیت اقتصادی ایران، تشویق سرمایهگذاران برای ورود به صحنه اقتصادی ایران، تشریح نوع محدودیتهایی که کشورهای غربی برای اقتصاد ایران بهوجود آوردند و مذاکره با برخی از شرکتهای مهم تجاری و سرمایهگذار در عرصه بینالمللی، به واقع امیدآفرین بود.آنچه طی سالهای گذشته شاهد بودیم فقدان اطلاعات کافی از ساختار اقتصادی ایران و زمینههای بالقوه آن برای سرمایهگذاری بوده که با شفافسازی و اطلاعرسانی از سوی مسئولان عالیرتبه کشور میتوانیم بسترسازی مناسبی انجام داده و به آیندهای روشن در بعد اقتصادی امید داشته باشیم. این نوع شفافسازی و اطلاعرسانی نه تنها منجر به تنظیم مجدد روابط ایران و کشورهای غربی میشود بلکه ابعاد جدیدی از روابط را نیز تعریف میسازد. البته همچنان اصلیترین فاکتوری که بر نوع تعامل ایران و غرب تاثیر میگذارد، بحث هستهای ایران است که در سایه حذف تحریمهای ظالمانه اعمال شده بر ایران بواسطه موضوع هستهای و تجدیدنظر غربیها در برخی رفتارهایشان نسبت به ایران ممکن است شرایط بهطور ملموسی تغییر کند.
از دید شما چه مدل اقتصادی مدنظر دولت است؟ آیا قرار است در مسیری که اقتصادهای نوظهوری چون چین و برزیل و هند یا ترکیه طی کردهاند، گام بگذاریم؟
به نظر میرسد جهت کلی حرکت اقتصادی دولت ارتباطگیری با اقتصادیهای مختلف جهان است که به نوبه خود هدفی مطلوب است چراکه در سایه این ارتباطگیری هم ظرفیتهای داخلی ایران شناسانده میشود و هم موضوعات و امکانات مورد نیاز کشور در شرایط صنعتی تامین خواهد شد.به این ترتیب یک ارتباط فعال میان طرفین در ابعاد منطقهای و بینالمللی، امکانپذیر خواهد شد که اثرات مثبتی دارد. البته اعتقاد دارم که ما فرصت کمی برای تغییر در وجوه مختلف اقتصادی کشور داریم و جایی برای تعلل نیست و باید در قالب برنامههای بلندمدت حرکت را آغاز کرد. در عین حال منابع عمومی کشورمان در بخشهای محیطزیست، آبی و انرژی نیازمند حفاظت و تقویت است، همچنین باید خط سیر اصلی را بر مبنای فرمایشات رهبری ترسیم کرد.ایشان بر استفاده از توان و ظرفیتهای داخلی در راستای حمایت از توانمندیهای کشور تاکید دارند که میتواند بر قدرت ملی کشور بیفزاید. بیتردید این قدرت میتواند در مذاکرات مختلف مبنای اثر بوده و زمینه حل و فصل مشکلات و موانع را فراهم آورد. قدرت درونزایی که رهبری بهعنوان شاهکلید قدرت اقتصادی و سیاسی بر آن تاکید دارند اگر همواره مدنظر دولت باشد، میتواند مدل اقتصای قابلقبولی برای پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران باشد.
آیا برای آغاز فصل جدیدی از مناسبات اقتصادی، از نظر تامین بسترهای داخلی و موجودیت قوانین موردنیاز در جذب سرمایههای خارجی و توسعه زمینههای سرمایهگذاری با محدودیت مواجه نیستیم؟
ما نیاز به تجدیدنظر در بهرهگیری از بسترها و ظرفیتها داریم. اکنون بسترها فراهم است، اما شرایط برای جلب سرمایهگذاریها به آن صورتی که باید جدی میشد، آماده نشده است. در دنیا سرمایههای سرگردانی وجود دارد که میتوان آنها را جذب کرد. فکر میکنم انتخابات اخیر در ایران، ایجاد وحدت و انسجام داخلی و همافزایی ارتباط مردم و دولت و توجه دقیق به اهداف و فرمایشات رهبری کمک شایانی به بسترسازیها میکند. در عین حال نیاز به تدوین و تبیین قوانین در جذب سرمایهها داریم و در این ارتباط تفاوتی میان سرمایهگذاران ایرانی خارج از کشور یا سرمایههای سرگردان ایرانیان خارج از کشور و سرمایههای منطقهای و بینالمللی نیست. نکته مهم، ضرورت ایجاد ثبات اقتصادی در کشور است. هرچه به سوی ثبات اقتصادی بیشتر پیش برویم و در عین حال قوانین لازم برای حمایت از سرمایهها داشته باشیم ، طبیعتا ریسک سرمایهگذاری در کشور نیز کاهش پیدا میکند. به نظر میرسد گام اول از سوی ملت ایران برداشته شده و اگر این روند در سطح مسئولان نیز پیش آید، بهسرعت در تامین اهداف اقتصادی توفیق خواهیم یافت.
در همین چارچوب آیا دولت فعلی تنها یک کارگزار است یا میتواند ساختارساز نیز باشد؟
به نظر میرسد که ما نیاز به تبیین مدل اقتصادی داریم. هنوز مدل اقتصادی توسعه ملی مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. برای ما مشخص نیست که در چهار سال بعد، 10 یا بیست سال بعد قرار است چه کارهایی را به سرانجام برسانیم و این امر نیاز به تعریف مدل اقتصادی دارد.تردیدی نیست که مدلهای اقتصادی پیشین، مدلهای پیشبرندهای نبود.
آیا ممکن است که برخی فشارها از سوی جناح اصولگرای مخالف تجدید روابط با غرب، موانعی پیش روی تحول اقتصادی مورد انتظار در شرایط بعد از لغو تحریمها ایجاد کند؟
تنوع دیدگاه در کشور ما قابل انکار نیست؛ بخشی موضوعات سیاسی است و بخشی به رقابتهای درون یا میان جناحی مرتبط است. در هر حال سازوکار اجرایی کشور در دست دولت است البته این به معنای بیاهمیت بودن نظر مخالفان نیست، چراکه به هر ترتیب مخالفتهایی پیشروی برخی سیاستها وجود دارد، در عین حال مسکوت ساختن صدای مخالفان نیز کاملا غلط است، اما میشود با جلب نظر گروههای مختلف سیاسی برای پیشبرد اهداف ملی همنوا شد. اگر افراد و گروهها و دولت از حواشی پرهیز کنند به متن یعنی توسعه و پیشرفت ملی بیشتر نزدیک خواهیم شد. برخی مخالفتها را نیز باید از سر دلسوزی برای نظام دید و شاید در بخشی از نگرانیهای آنها نکات دقیقی وجود داشته باشد. باید کمک کنیم که این نگرانیها تبدیل به باورها و همراهیها شود.
موضوع مطلب : boletدیگر وقتی برای تلف کردن نداریم پیوندها لوگو آمار وبلاگ
|
|||